نشانهها
جمعه, ۱۸ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۵۴ ب.ظ
این روزها که حالم را میپرسند؛ قیصرانه گله نمیکنم که چرا سراغ بالم را نمیگیرید*. پاسخم شده است یک کلمه؛ «نمیدونم».
این روزها حالم را گم کردهام. حالم را لابه لای کارهای پایاننامه گم کردهام و نمیتوانم ببینمش. خوب است! بعضی وقتها خوب است حالت را لا به لای چیزهایی گم کنی. بعضی وقتها نباید از حالت خبر داشته باشی؛ بدانی کجای طیف خوشی و ناخوشی است؛ به دلت چه میگوید[حتی اگر خوش باشد گفتهاش]... بعضی وقتها «نمیدونم»ها برای خودت و دیگران دلنشینتر هستند چون نشانهاند؛ نشانههایی خوب...
این روزها حالم را گم کردهام. حالم را لابه لای کارهای پایاننامه گم کردهام و نمیتوانم ببینمش. خوب است! بعضی وقتها خوب است حالت را لا به لای چیزهایی گم کنی. بعضی وقتها نباید از حالت خبر داشته باشی؛ بدانی کجای طیف خوشی و ناخوشی است؛ به دلت چه میگوید[حتی اگر خوش باشد گفتهاش]... بعضی وقتها «نمیدونم»ها برای خودت و دیگران دلنشینتر هستند چون نشانهاند؛ نشانههایی خوب...