تقلب
1-بعضیها چون درس نمیخوانند و اطلاعات کمی برای پاسخدادن به سوالها سر جلسه امتحان دارند، تقلب میکنند.
2-برای بعضیها عادت شده است؛ حتی اگر بلد هم باشند عادت کردهاند برگه بغلدستیشان را نگاه کنند.
لیلی گفت: «اما خانم، باید این عادتها رو ترک کنیم. من یک بار همینجوری روی برگه بغل دستیمو نگاه میکردم. اصلا نمیخواستم تقلب کنم. خانم دینی دید و فکر کرده بود من دارم تقلب میکنم. خیلی بد شد. از اونوقت تا حالا همش روی خودم کار کردم که حواسم به خودم باشه»
3-بعضیها متوجه نیستند تقلب یک کار زشت است.
یکتا گفت: «خانم من شمال بودم تا سال پیش. امسال اومدیم تهران. اولای سال بچهها رو که میدیدم اینقدر تقلب میکنن سر امتحانها حالم بد میشد. از کلاس بدم میومد. ما تو شمال اصلا از این کارا نمیکردیم. اصلا این کارا نبود. اینقدر این کار برامون زشت و بد بود که من اینجا اومدم واقعا حالم بد میشد»
4-ما فقط از بزرگترها یاد گرفتهایم. آنها انجام دادهاند و ما هم انجام میدهیم.
5-بعضی وقتها فقط میخواهیم تجربه کنیم.
6-یک نیاز است.
این مورد را سارینا گفته بود. ازش خواستم منظورش را توضیح دهد.
سارینا:خانم، اگر اکسیژن نباشه برای نفس کشیدن، شما میمیرید. به اکسیژن نیاز دارید! نیاز! باید این نیاز رو برطرف کنید. تقلب هم سر جلسه امتحان وقتی چیزی رو بلد نیستید همینجوریه! بهش نیاز دارید! نیاز! باید به نیازتون پاسخ بدید.
از مدل حرف زدن و «نیاز!» گفتنهاش خندم گرفته بود. گفتم باشه سارینا. حالا درباره استدلال تو حرف میزنیم. باید درباره این که آیا باید به هر نیازی پاسخ داد باهاشون حرف میزدم.
7-ما همیشه دوست داریم بهترین نتیجهها رو بگیریم. تقلب وقتی چیزی رو بلد نیستیم باعث میشه نتیجه امتحان ما بهتر بشه.
8-بعضی وقتها یک چیزی رو هرچقدرم بخونیم یاد نمیگیریم. دیگه باید تقلب کنیم. چارهای نیست.
تک تک موارد بالا جای بحث داشتند. من از مورد سوم شروع کردم. سوال کلاس این شده بود که «آیا تقلب کردن کار زشت و بدی است؟ چرا؟»
بچهها سه دسته شده بودند. یک عده میگفتند تقلب کار بدی است. یک عده معتقد بودند تقلب کردن کار خوبی است. یک عده هم میگفتند تقلب همیشه خوب نیست، در شرایطی خوب است. دلایلشان را میخواستم تا روی آنها بحث کنیم.
الف)تقلب بد است زیرا:
1-نوعی دزذی محسوب میشود. چون ما از دانستههای کس دیگه استفاده میکنیم.
پرسیدم «اگر اون آدم خودش مشکلی نداشته باشه که از روش تقلب کنید چی؟ بازم دزدی است و کار بدی است؟»
یک عده میگفتند بد است چون این کار نوعی بیاحترامی به خودمون محسوب میشه. یک جور کوچیک شدن هست.
یک عده هم میگفتند، اگر اون شخص مشکلی نداشته باشد، کار بدی نیست. عدهای با اینها مخالف بودند و دو دلیل داشتند:
1-1- در اینصورت فرق بین دانشآموز تلاشگر و غیرتلاشگر مشخص نمیشه و این بد است.
2-1-شخصی که تقلب میرساند ضرر میکند. شخصی که میرساند فقط اطلاعات میدهد و اطلاعاتی بدست نمیآورد. پرسیدم، «اگر او هم اطلاعات بدست بیاورد چه؟ دو تایی بهم برسانند چه؟ مثلا قرار است شش تا از درسهای اجتماعی را امتحان بدهید، سه تا شو شما بخونید و سه تاشم دوستتون. بعد سر جلسه امتحان به هم برسونید و امتحان را جواب بدید.» اول تعجب کردند و بعد هیجانزده شدند. گفتند «خانم چه روش خوبی! خیلی باحاله! چه چیز خوبی یادمون دادید.» گفتم «واقعا که! بذارید بحثمون تموم بشه اگر به این نتیجه رسیدیم که تقلب خوبه، بعد بگید چه روش خوبی!» یک عده موافق شده بودند و میگفتند در این صورت مشکلی ندارد اما یک عده همچنان معتقد بودند باز هم کار بدی است. دلایلشان این بود:
1-2-1-بی احترامی به معلم است.
2-2-1-وظیفه ما درس خواندن است. با این کارها یعنی ما وظیفهمان را درست انجام ندادیم. تقلب کردن در هر شرایطی وظیفه انجام نشدۀ ما را توجیه نمیکنه.
2-از اعتماد معلم سوء استفاده میشه.
3-ممکن است باعث رفتن آبروی ما شود. ممکن است معلم متوجه شود. یعنی بد است چون ممکن است نتیجه بدی به همراه بیاورد.
پرسیدم، «اگر معلم متوجه نشود چی؟» و میگفتند «خودمان یک جوری هستیم. از اعتماد معلم سوء استفاده کردیم به هر حال»
4-تا
یک جایی میتونیم تقلب کنیم. بالاخره یک روزی میشه که نتونیم تقلب کنیم.
اونوقت خیلی بد میشه. از الان سعی کنیم همچین کاری رو بذاریم کنار و تقلب
نکنیم.
ب)تقلب خوب است زیرا:
1-نوعی پاسخ به نیاز است. باید به نیازها پاسخ داده شود. این دلیل را سارینا گفته بود.
پرسیده
بودم، «این حس نیاز چیست؟» گفته بود، «نیاز به فهمیدن. فهمیدن یا از طریق
خواندن بدست میآید یا از طریق تقلب کردن. وقتی نخوانده باشیم باید از طریق
تقلب به این نیاز پاسخ بدهیم.» گفتم روی حرف سارینا مفصلتر باید بحث
کنیم. نمیخواستم یک بحث جدید را در یک بحث دیگر باز کنم. ترجیح میدادم
بچه ها دلایلشان را بگویند و بعد روی آنها اگر نیاز به بحث مفصل داشت در
جلسهای دیگر بحث کنیم. فقط گفتم «به این فکر کنید که آیا باید به هر نیازی پاسخ بدیم؟»
2-تقلب
خوب است چون باعث میشود از فشار نمرۀ خوب گرفتن رها بشیم. مامان و
باباهامون میگن باید نمره خوب بگیریم و اگر نمرمون خوب نشه ناراحت میشن و دعوامون میکنن. برای اینکه دعوامون نکنن خوبه تقلب کنیم.
ج)تقلب با لحاظ شرایطی خوب است:
1-ممکن است مشکلی پیدا کرده باشیم و نتوانسته باشیم درس بخوانیم. در این شرایط اگر کسی که ازش تقلب میکنیم هم راضی باشد، کار بدی نیست. چون ما نتوانستیم وظیفه خودمون(درس خواندن) را انجام بدیم. کسی هم که ازش تقلب میکنیم راضی است و دزدی نیست.
پرسیدم«پس منِ معلم چی میشم؟ اینجا نقشی ندارم؟» چیزی نگفتند و گفتم فکر کنید به سوالم و بعدا بهم چواب بدید.
2-اگر بعد از امتحان نریم و دوباره سوالهایی که بلد نیستیم رو بخونیم تقلب اشکال ندارد. چون سر جلسه با تقلب یاد میگیریم سوالها رو.
پرسیدم «اینکه نرید و بعد از امتحان نخونید یک جوری در رفتن از زیر بار مسئولیتتون نیست؟»
گفته بودن «معلمها میخوان ما یاد بگیریم دیگه، سر جلسه امتحان با تقلب یاد میگیریم»
گفته بودم «چجوری یاد گرفتن مهم نیست؟ با هر روشی؟» و قرار شد باز هم به این سوال فکر کنند...
نزدیک خوردن زنگ بود. یکی از بچهها گفت، «خانم ولی آدم خیلی وسوسه میشه!». گفتم «آره! وسوسهکننده ست. اما تا الان شماها نظراتتونو گفتید و حرفاتونو زدید که البته بعضی حرفا باید روشون بحث بشه و هنوز بحثمون ادامه داره؛ حالا من میخوام یک چیزی بگم. من یک مادربزرگ دارم. مادربزرگ من معتقده تقلب کردن بده! وقتی که منم همسن شماها بودم مادربزرگم همیشه یک چیزی بهمون میگفت که ما به خاطر اون حرفش سعی میکردیم تقلب نکنیم. مادربزرگ من میگفت اگر مدرکی که باهاش پول درمیارید مشکل داشته باشه، پولی هم که باهاش درمیارید مشکل داره. از همون کلاس اول ابتدایی که میرید مدرسه و نمره هاتونو میگیرید همه این معدلها و نمرهها سال به سال همشون باهم پله پله آخرین مدرک تحصیلی شما رو درست میکنن. همون مدرکی که باهاش میرید سر کار و پول درمیارید. اگر تقلب کنید حتی وقتی ابتدایی هستید پولی که بعدا بدست میارید میتونه پول درستی نباشه. چون این مدرکه وصله به یک پله خراب.» تمام کلاس سکوت شده بود. رها یک دفعه گفت «خانم! یعنی پول سرکارمونم اینجوری میشه دزدی! چون یک روزی تو مدرسه با تقلب از روی دوستمون دزدی کردیم. و همینجوری مدرکمون روی اون تقلبه اومده بالا! چه باحال بود خانم!» چند تای دیگشونم شگفتزده شده بودن. گفتم اینم حرف مادربزرگ من بود درباره تقلب...
چند تاشون پرسیدن یعنی خانم شما تاحالا تقلب نکردید؟ گفتم «چرا! یکی، دو بار کردم. چند بارم رسوندم.»
-فقط یکی، دو بار؟
-بعله! بسه دیگه!
مطلب بسیار جالبی بود برای من.
نکته ای به ذهنم رسید گفتم شاید بیان آن در جلسات بعد و مطالب این چنینی بدرد بخور باشد.
در تفسیر بحثی است که آیا الفاظی که ریشه لغتی مشترک دارند به یک معنی مشترک بر می گردند یا خیر؟
برخی می گویند هر لفظی معنای خودش را دارد.
اما دسته دوم مثل علامه طباطبایی می گویند «الفاظ برای ارواح معانی وضع شده اند» یعنی یک روحی از معنی در نظر گویندگان الفاظ بوده است که هر شیئ ای که این روح را داشته است این لفظ را به آن نسبت داده اند.
مثلا :روشن کردن و روشنایی را به عنوان روح معنی لحاظ کرده اند و بعد اسم آن را نور گذاشته اند و هرچیزی که این مفهوم را داشته است را با همین الفاظ نامگذاری کرده اند مثلا گفته اند منور
کتابی مثل التحقیق سعی در برگرداندن ریشه لغات به یک مفهوم مشترک است که انصافا در بیشتر موارد موفق بوده است. (البته متاسفانه یا شاید خوشبختانه کتاب عربی است)
دانستن این مطلب از این جهت اهمیت پیدا می کند که بین لازم و ملزوم و علت و معلول می توان تفکیک کرد.
مثلا در همین بحث ، اگر ریشه تقلب را دگرگون شدن و دگرگون کردن بگیریم. تقلب را تقلب نامیده اند چون تقلب دگرگون کردن آنچیزی است که امتحان در سدد آشکار کردن آن است. یعنی فهم و عدم فهم مطالب مطرح شده و تسلط و عدم تسلط بر آن. و لذا در امتحان تقلب را بد دانسته اند.
با توجه به مطلب گفته شده مواردی که آوردید:
1- معلوم شدن فرق بین دانشآموز تلاشگر و غیرتلاشگر ملزوم امتحان است و تقلب مانع نمایش چنین فرقی است و این مطلب را دگرگون می کند.
2- بی احترامی به معلم است.چون با این دگرگونی معلم را فریب می دهیم. و این یک نوع فریب کاری است که با بقیه موارد ریشه اش یکی است
3- وظیفه ما درس خواندن است. و این تقلب و دگرگونی درس نخواندن ما را مخفی می کند.
پس با توجه به روح معنیِ تقلب این سه مورد قابل قبول است. چون گفتیم: «تقلب دگرگون کردن آنچیزی است که امتحان در سدد آشکار کردن آن است.»
اما مورد های 3 و 4 در دلایل بد بودن تقلب نمی تواند درست باشد. و به عبارت بهتر خروج موضوعی است. اگرچه تقلب را بد می کند اما این بد شدن بخاطر یک حکم ثانوی است نه حکم اولیه. یعنی به خاطر ریخته شدن آبرو یا عدم توانایی در استمرار آن است نه بخاطر وارونه جلوه دادن مطلب. و این ریخته شدن آبرو نتیجه ی تقلب نیست بلکه نتیجه دو رویی است. فلذا در موارد 3و4 اگر آبرویمان نرود و یا توانایی داشته باشیم تقلب خوب می شود.
-----------------------------
کسانی هم که تقلب را خوب دیده اند به روح معنا توجه نداشته اند. مثلا سارینا که فهمیدن را نیاز شمرده است. توجه نداشته است که با دگرگون کردن آنچه که هست قصد دارد که نداستن و نفهمیدن خودش را مخفی کند وگرنه با نوشتن از روی دیگری فهم حاصل نمی شود. ضمن اینکه امتحان فقط نمایش فهم نیست بلکه نمایش تسلط بر متون نیز هست.
---------------------------------
به هر حال خود دگرگون کردن نه خوب است و نه بد (لا اقتضا است) اما دگرگون کردن هر جایی اتفاق بیافتد با توجه به هدف آن کار نه هدف ما خوب و بدش معلوم می شود.
ببخشید زیاده گویی شد.