ضربهای زندگی
يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۵۹ ق.ظ
از هفتۀ دیگر کلاسهای تابستانی مدرسه شروع میشود. و داستان «لبخند انار»ِ هوشنگ مرادکرمانی در ذهنم تکرار میشود و تکرار میشود. همان داستانی که آقای دباغ-ناظم مدرسه- به جای پنج دقیقه تاخیر به آقای اسماعیلی-یکی از معلمها- گفته بود سه ساعت و بیست و پنج دقیقه تاخیر داشته. گفته بود چهل و یک دانشآموز دارید که ضرب در پنج میشود سه ساعت و بیست و پنج دقیقه.
پینوشت: نویسنده، کتاب «لبخند انار» رو به باباها تقدیم کرده. باباها میتونن ذوق کنند.