کاکتوس

دستان دیگر، صدای دیگر

دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۵ ق.ظ
هر دفعه که می‌خواهی بخوابی، چشمت به کتابی در قفسه کتابخانه‌ات می‌افتد که خیلی دوست داری بخوانیش. مدت‌ها است. اما نمی‌شود. نمی‌شود از قفسه بیرون کشیده شود و شروع شود؛ با آنکه خیلی مشتاق خواندنش هستی. بالاخره یک روزی می‌فهمی که بعضی کتاب‌ها را تو نباید دست بگیری و با صدای خودت بخوانیشان. باید بروند در دستان دیگری و با صدای دیگری برایت خوانده شوند. بعضی کتاب‌ها به دست و صدای تو نمی‌آیند. باید برایت خوانده شوند. در دستان کسی دیگر و با صدای کسی دیگر.

پی‌نوشت: اینجا را دوست داشتم.
  • ۹۵/۰۴/۲۸
  • فاطمه نظریان

نازکی

کتاب‌خوانی

نظرات  (۴)

آخ گفتید
یه سری از دوستان ما یه طرح جالبی انجام دادن 
به عنوان هدیه برای دوستان شون ، کتاب هایی با صدای خودشون ضبط کردند و بصورت کتاب صوتی هدیه ش میدن .
به نظر من که هیجان انگیزه
پاسخ:
عه! چه ایده خوب و جالبی. ممنون.

البته حضوری خواندن بهتر از کتاب صوتی است:)
یادش بخیر
یکی از کتاب های داستایوسکی رو وسط حیاط دانشگاه با صدای بلند با هم میخوندیم (با بچه های کلاس)
مشهد که بودیم یه کافه کتاب بود که گهگاه جلسات کتابخوانی میذاشت
بعد یه بنده خدایی که واقعا هنرپیشه بود با یه جذابیت خاصی کتاب رو برامون میخوند
کتاب خوندن واقعا یه هنره
پاسخ:
:))

بله! هنره...
لطف فراوان داری عزیز. ممنونم.
پاسخ:
خواهش میکنم. ممنون از نوشته‌های خوب شما.
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • چه حس خوبی داشت این حرف ها.
    ایده کامنتی هم جالب بود.
    پاسخ:
    بله! ایده کامنت که خیلی خوب بود.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی