کاکتوس

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غایت» ثبت شده است

مامان و بابای تصادفی

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۷ ب.ظ

به دانش‌آموزهای ششمم میگم، «فرض کنید من یک آدمی هستم که فکر میکنم همه چیز تو این دنیا تصادفیه. معلم شدنم. دانش‌آموز‌هایی مثل شما رو داشتن». بعد براشون روش برهان خلف در استدلال‌ها رو توضیح میدم. ازشون می‌پرسم کسی با نظر من مخالفه؟ همشون مخالفن و شروع میکنن نظرات خودشونو در خصوص حرف‌هام گفتن. میگم، «اینجوری که نمیشه! شما فقط دارید نظرات خودتونو میگید. باید اول برای من یک استدلال خوب بیارید که منم قبول کنم حرفم اشتباهه. بعد بریم نظرات شما رو بررسی کنیم و ببینیم مثلا نظرات شما درباره معلم‌شدنِ من درسته یا نه؟!»
لیلی میگه،«خب، بچه‌ها بیاییم از برهان خلف استفاده کنیم. یعنی فکر کنیم برعکسه. فکر کنیم حرف خانم درسته.»
میگم، «خب؟»
مهتا میگه، «یعنی ببینیم اگر همه چیز تصادفی باشه، اونوقت چی میشه. خب اونوقت مامان و بابای من میشه با هم آشنا نشن و اصلا مامان و بابای من با مامان و بابای آتنا تصادفی جا‌به‌جا بشن.»


  • فاطمه نظریان