فریزشدهها
ازدواج کردن فرزندان یکی از مسائلی است که بیشتر خانوادهها دغدغۀ آن را داشتهاند و وقتی که سن دختر یا پسر بالا میرود نگرانی خانواده نیز به مراتب بیشتر میشود. علت نگرانی خانوادهها در خصوص ازدواج دختر معمولا مربوط به عواملی مثل بالا رفتن سن دختر برای فرزندآوری، نزدیک شدن مرگ والدین و نگرانی در خصوص وضعیت اجتماعی و معیشیتی دختر بعد از مرگ آنها، و در بعضی موارد نادر توجه به نیازهای جنسی و عاطفی است. در جامعه کنونی بهواسطۀ سبک زندگی پیش آمده و استقلال یافتن اقتصادی دخترها نگرانی در خصوص مورد دوم و با تغییر در نحوۀ روابط آدمها نگرانی در خصوص مورد سوم از طرف خانوادهها تا حدی کمتر شده است. اما مورد اول-بالا رفتن سن فرزندآوری- همچنان میتواند عامل نگرانی نه تنها خانوادهها، که حتی خود دخترها و پسرها باشد.
هر نگرانیای نتایجی به همراه دارد. نگرانی در خصوص این موضوع نیز نتایجی بههمراه دارد. تعجیل در امر ازدواج صرفا به سبب کم شدن احتمال باروری یکی از این نتایج میتواند باشد. و خب این تعجیل خود میتواند زمینهساز بروز مشکلاتی در زندگی زناشویی شود. از دیگر نتایج این امر گیر افتادن جامعه در حلقهای معیوب است. پسرانی که ترجیح میدهند با دختری ازدواج کنند که به خاطر مسئله مذکور-فرزندآوری- سن کمتری دارد و دوباره دخترانی با سن بالاتر مجرد باقی میمانند و سن ازدواجشان بالاتر میرود و دوباره پسرانی ترجیح میدهند با دخترانی با سن کمتر از آنها اردواج کنند و... . کم شدن آرامش روانی در بین افراد جامعه خصوصا دختران و پسرانی که سن آنها در حال افزایش است یا خانوادههای آنها، از دیگر نتایج مسئله مذکور است.
اما تا به اینجا دربارۀ دختران و پسرانی صحبت کردم که مسئله فرزندآوری از جانب خودشان دارای اهمیت بوده. در زمان کنونی هستند دختران و پسران زیادی که این مسئله برایشان اهمیت ندارد بدین جهت که یا با فرزندآوری میانۀ خوشی ندارند یا برایشان فرقی ندارد فرزند خودشان را بزرگ کنند یا فرزند دیگری و فرزندخوانده داشتن هم برایشان کفایت میکند. در خصوص مورد دوم نمیخواهم صحبت کنم.
اما مورد اول... بیایید به پشت سر خود نگاهی بیندازیم. چه تعداد از باورها و تصمیمهای ما دربارۀ امور، از گذشته تا به الان ثابت ماندهاند؟ ما انسانها به مرور زمان با تغییر شرایط زندگی و شرایط روحی باورها و تصمیمهایمان تغییر میکنند. از این جهت من خودم تا جای ممکن سعی بر این دارم همیشه احتمالهایی را برای آنچه که اکنون نمیخواهم لحاظ کنم، چون نمیدانم در آینده باورها و تصمیمهای مرا چه پیش خواهد آمد. بنابر این باید این احتمال را لحاظ کنم که به عنوان مثال اگر من همین حوالیِ زمانی زندگی مشترکی داشتم، دوست نداشتم فرزندی داشته باشم اما ممکن است روزی نیاز پیدا کنم و دوست داشته باشم باردار شدن، مادر شدن و پدر شدن همسرم را تجربه کنم. شاید علاقۀ شدید من به همسرم آنگونه در من متبلور شود که بخواهم از او فرزندی داشته باشم و دوباره وجودی از او برایم تکرار شود. شاید مناسبات اخلاقی من در خصوص فرزندآوری تغییر کند. شاید برنامۀ زندگی من تغییر کند و روزی بخواهم زندگیام را جور دیگری جلو ببرم و چیز دیگری از آن بخواهم. اما مسئله بچهدار شدن مسئلهای است که با گذشت زمان احتمال اتفاق افتادنش برای من کمتر و کمتر میشود و برگشتی ندارم. من اگر بخواهم فقط چنین احتمالی را برای خودم لحاظ کنم، حتی اگر در این دوره از زندگیام علاقه و اصراری به فرزندآوری نداشته باشم، تا حدی آرامش روانیام دچار لغزش میشود؛ چه رسد به دخترانی که مادری را روزها و روزها آرزو دارند و هر روز با افزایش سنشان خود را از این آرزو دورتر میبینند و احوالات روحیشان دچار تغییرات ناخوشآیندی میشود.
اما چه باید کرد؟ چندین سال است که امکانی در ایران برای دختران مجرد فراهم شده است؛ فریز کردن تخمکها. دو پژوهشگاه مربوط به باروری یعنی رویان و ابن سینا(به قول میم پسر سینا :) ) این کار را انجام میدهند. البته فقط پژوهشگاه ابن سینا است که این کار را برای دختران مجرد انجام میدهد. اگر در این خصوص سرچ کنید مطالب زیادی دربارۀ هزینه، روشها، تعهدات و... این موضوع خواهید یافت. اطلاعرسانی و فرهنگسازی در خصوص این موضوع به نظر من بسیار مهم است. حتی افراد تحصیلکرده زیادی در جامعه هستند که از وجود چنین امکانی برای دختران مجرد اطلاع ندارند. بیشتر بدانیم و صحبت کنیم در این خصوص. صخبت از این موضوع و جا انداختن آن نتایج خوبی برای آرامش روانی جامعه و دختران مجردی که سن آنها در حال افزایش است خواهد داشت.
- ۹۶/۰۵/۲۸