لب پیشانی
دوشنبه شاید یکی از روزهای سخت و بد کاریم در کلاس بود. من با 5-6 سال تجربه کاری فلسفه برای کودکان(فبک) نمیتونستم کلاس رو اونطور که باید جلو ببرم از بس که هیجان بچهها برای موضوع بالا بود و هرچی مسیر بحث رو توضیح میدادم نمیتونست براشون معنادار بشه. موضوع گفت و گو چی بود؟ رابطه...(البته جزیی). من این موضوع رو چندین بار با همین رده سنی کار کرده بودم و هیچ مشکلی نداشتم؛ اما چی شده بود که ایندفعه در کلاسداری مستاصل شده بودم؟
روز بعدش با روانشناس گروهمون صحبت کردم. مشکل کجا بوده؟ یکی از احتمالهای قوی این بود:
لب پیشانی مغز که مربوط به تفکر منطقی و حل مسئله هست در نوجوونی به خوبی رشد نکرده. من تمام تجارب گذشتهام با بچههایی بود که پیشزمینه 2 الی 4 سال فبک داشتند. یعنی برنامه فبک به رشد این قسمت تا حدی کمک کرده بود و وقتی پایه هشتم درباره چنان موضوعاتی که براشون هیجان بالایی رو ایجاد میکنه گفتوگو میکردیم، بچهها برای یک بحث منطقی و برای حل مسئله مورد نظرشون آمادهتر بودند. اما دانشآموزهای امسال من فقط و فقط سه ماه برنامه فبک را داشتند.
و از سهشنبه دارم به مدارسی فکر میکنم که خواستهاند برنامه فبک را اصولیتر از آموزش و پرورش اجرا کنند و خودشان با گروههای دیگری که در این زمینه کار میکنند قرارداد میبندند و یک دفعه برای پایه هشتم و هفتم برنامهای به اسم فبک میگذارند. برنامه فبک مشکلات بچهها را اولویت میداند. مشکلات این رده سنی آمیخته است از هیجان و خب بدون هیچ پیشزمینهای چه اتفاقی قرار است بیفتد؟!! این برنامه برای درست اجرا شدنش در رده سنی نوجوان گویی باید از قبلتر شروع شود...
- ۹۷/۱۱/۰۴