ما و فرشتههای سرمایهگذار
اگر از نظر اقتصادی خیلی متمول باشید، میایید روی ایدههای مبهم سرمایهگذاری کنید؟
یک عده آدم که خیلی وضع مالیهاشون خوبه جمع شدن و یک جایی به اسم کارایا رو درست کردن. اونجا چه کار میکنن؟ روی ایدهها و استارتآپهای مبهم سرمایهگذاری میکنن. ایدهها و استارتآپهایی که اصلا معلوم نیست آیندشون چی میشه. آیا به بار میشن و برای این آدمها سودی خواهند آورد یا نه. اصطلاح خارجیش رو یادم رفته، اما به فارسی اسم «نیکاندیش» رو برای این سیستم انتخاب کردن و به اصطلاح به اون آدمها هم angel گفته میشه.
اینها رو من دیروز در جلسه با یکی از هیئت امنای کارایا که جزو مشاورین ما هم هست فهمیدم. کارشون صرفا شخصی و سلیقهای هست و بعد از طی مراحلی اون هیئت امنا هستن که به صورت خیلی شخصی و سلیقهای از یک تیمی خوششون میاد و میگن من اینقدر تومن از این ایده حمایت میکنم و در ازاش 2 الی 4 درصد از سهام اون پروژه رو برمیدارن. کمکهاشونم اونقدری هست که مثلا از یک سبد هفتتایی اگر پنج تاشون با ایده حال نکردن، کل سبد نیاد پایین و اون دو تای دیگه خیلی خوب بتونن ایده رو ساپورت مالی کنن.
خیلی خیلی برام جالب بود که خب این آدمها اگر به فکر سرمایهگذاری و پول درست و درمون بودن، چرا ایدههای مبهم؟ برن یک جای سفت و محکم پولهاشونو چند برابر کنن، اگر به فکر کار خیر هستند خب یک عالمه کارهای دیگه که تو جامعه ما کار خیر با اونا به ما شناسونده میشه. میتونستن اون کارها رو انجام بدن. اما اومدن دست گذاشتن روی نیکاندیشی و جمع و جور کردن ایدههای یک سری جوان و پر و بال دادن به اونها و چندین سال تجربهشون رو تو این راه گذاشتن برای جوونها(جلسات ماهانه با نمایندههای پروژهها و ایده دارند).
درسته، از ده تا پروژه مبهمی که روش سرمایهگذاری میکنن به احتمال بالا یکیش به بار میتونه بشینه و تا حدی ضرر مالی ناشی از نه تا پروژه دیگه با سود این پروژه بهشون برمیگرده و حتما پشت این سیستم سود مالی هم هست که تو دنیا مطرح شده و عدهای روش سرمایهگذاری میکنن. اما تو ایران با توجه به خلق و خو و تفکراتی که از آدمها سراغ دارم پا گذاشتن آدمهایی تو این حوزه، برام جالب بود. و جالبتر جمع شدن آدمهای سرمایهدار از حوزههای مختلف کنار هم بود. روزمه هیئت امناش رو ببینید.
دیروز تو جلسه با یک مفهوم جدید دیگه هم آشنا شدم؛ «شرکت اجتماعی». خب ما با مفهوم شرکت اقتصادی آشنا هستیم. هدف اصلی این شرکتها پول درآوردن و سود اقتصادی ست. با مفهوم نهادهای اجتماعی و مردم نهاد و ... هم آشنا هستیم. اینها هم هدفشون کارهای اجتماعی کردن بدون عائدی مالی هست و معمولا از طریق خیریهها یا کمکهای شخصی و دولتی هزینشون تامین میشه.
یک مفهومی چند سال است شکل گرفته به اسم «شرکت اجتماعی». تو ایران هنوز اونطور که باید جا نیفتاده، اما ما قراره یکی از شرکتهای اجتماعیای باشیم که نشون بدیم میشه، باشه. شرکت اجتماعی چه کار میکنه؟ هدف صلیش رسالت اجتماعیش هست، اما برای این هدف نمیخواد آویزون کمکهای مختلف بشه، بلکه ادعا داره من خودم پول خودم رو درمیارم و روی پای خودم وایمیسم. تو این شرکها کسی قرار نیست پولدار بشه و صرفا به اندازهای کسب درآمد و پول معنا داره که اون شرکت بتونه به بهترین نحو صورت رسالت اجتماعیش رو به ثمر برسونه. براش مهمه کارکنانش حقوق بهتر و بهتر بگیرن که بهتر و بهتر برای هدفشون کار کنن. کسی قرار نیست از شرکت اجتماعی پولدار بشه چون هدفش پولدار شدن نیست اصلا.
خیلی مفهوم جالبی بود برای هممون. شرکتهای اجتماعی برای ادمهایی که دغدغه کار فرهنگی و اجتماعی دارن مثل ماها و از اونور هم براشون درآمد مهمه، بهترین ایده بوده و هست.
امیدوارم بتونیم خوب جلو بریم...
- ۹۸/۰۱/۲۹