مهربانی
چند ماه پیش در یک گروه تلگرامی عضو شدم. گروه جالبی بود. آدمهای فعال و بهنام فضای مجازی و حقیقی در حوزه علوم انسانی هم در این گروه بودند. چیزی حدود سیصد و بیست نفر عضو داشت. مدتی گذشت و خانومی به گروه اضافه شدن که دکترای جامعهشناسی داشتند. موضوع گروه از اول مشخص بود اما با ورود ایشان گروه به سمت بحثها و موضعگیریهای سیاسی رفت. ایشون با بقیه اعضا خیلی تفاوت داشتند. خیلی بیپرده و تند مخالفتهایشان را با بعضی مسائل اعلام میکردند. بحث میکردند. برخی مواضع را به چالش میکشیدند و این رفتارها برای همه تحملپذیر نبود. عدهای گروه را ترک کردند و عدهای هم شروع کردند به مسئول گروه درباره حضور ایشان تذکر دادن.
امروز بعد از چند ماه با چیز عجیبی در گروه مواجه شدم؛ یک نظرسنجی درباره حضور و عدم حضور خانوم دکتر مذکور. خیلی عجیب بود! یک گروه از افراد علومانسانیخوانده تصمیم به حذف یک فرد مخالف گرفته بودند. عدهای هم که قبلتر فضا را ترک کرده بودند.
معمولا در بحثها شرکت نمیکردم، اما امروز فکر کردم حتما باید درباره این رفتار نظرم را اعلام کنم. درست بود که خانوم دکتر مذکور خیلی تند و خشن بحث میکردند؛ در گفتوگوهایشان اثری از همدلی مشاهده نمیشد؛ لجوجانه روی مواضع خود پافشاری میکردند اما حذف راهش نبود! چه بسا در موارد بسیاری نقدهایشان به جا بود، اما روششان برای بیان نقد اشتباه بود و همین روش اشتباه باعث شده بود عدهای وارد مکانیزم دفاعی شوند. نقدهای درست را نشوند و به مقابله دست بزنند. خلاصه که نظرم را بیان کردم. سعی کردم حس هر دو طرف را روشن بیان کنم و بخواهم به خواستهها و رفتارهای هم فکر کنند. گفتوگوهایی شکل گرفت...
بعد از چند ساعت دیدم خانوم دکتر مذکور در خصوصی بهم پیام دادند. بسیار مودبانه ازم تشکر کرده بودند و برایم توضیح دادند که علت رفتارشان چه بوده. ازم کمک خواستند برای اصلاح. باورم نمیشد. شاید همه از ایشون یک هیولا ساخته بودیم و هیچکس ذرهای فکر نمیکرد پشت این رفتارها چه چیزی میتواند نشسته باشد. شاید ایشون یکی از سختترین آدمها در گفتوگوی همدلانه بودند که دیده بودم؛ اما پیامهایشان بهم متواضعانه بود و عاجزانه.
در ذهنم یک کلمه نقش بسته بود؛ «پیامبر مهربانی» و قصههایی که از کودکی دربارهشان شنیده و خوانده بودم. من داشتم علت واقعی بودن آن قصهها را میدیدم و با خودم فکر میکردم آدمها سنگ نیستند؛ آدمها هیولا نیستند. آدمها، آدم هستند. باید بلد باشی بهشان گوش دهی و برایشان مهربان باشی.
- ۹۹/۰۲/۰۳
چه قشنگ :)
خانم ناظریان عزیزم،سلام.
چرا دیگه وبلاگ فلسفه در کلاستون بروز نمیشه؟
شدیداً خواننده و طرفدارش بودم.