کاکتوس

چرا من به کودکان فلسفه می آموزم؟

شنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۰۸ ق.ظ

واکنش آدم‌ها وقتی به آنها می‌گویم که من به کودکان مدرسه ابتدایی فلسفه درس می‌دهم همیشه دیدنی است: قیافه‌هایی متعجب و حیران در حالی که مرا در کلاسی پر از بچه‌های هفت‌ساله متحیر با دهان‌های بازمانده تصور می‌کنند که دارم رساله‌های فلسفی-منطقی ویتگنشتاین، فیلسوف اتریشی، را برایشان تفسیر می‌کنم! ولی واقعیت کاملا متفاوت است؛ در مورد فلاسفه که حرفی نمی‌زنیم و جملات قلمبه‌سلمبه هم نداریم، اما خب به‌هرحال هنوز این سوال مطرح است: چه کاری است خب؟! آیا کافی نیست که بچه‌های دبستانی یاد بگیرند که بخوانند و بنویسند، به‌جای اینکه در مورد این فکر کنند که آیا اگر در جنگلی دوردست درختی بیفتد، صدایی دارد یا نه؟ یا اگر درختی در جنگل بیفتد و کسی صدایش را نشنود، آیا واقعا این اتفاق افتاده است یا نه؟

 

ادامه از اینجا.

  • ۹۴/۰۵/۱۰
  • فاطمه نظریان

نظرات  (۶)

  • حسن صنوبری
  • الآن برای خواندن آغاز و اصل مسئله _نه ترجمه آن مقاله، اصل داستان فبک شما_ کجا را بخوانم. الآن که دقت کردم دیدم باورم نمی‎شود. چند سال پیش یک بار آقای خامنه‎ای هم گفته بود، آندفعه هم باورم نشده بود. می‎خواستم ازش بپرسم واقعا منظورت در ایران است؟!

    خب واقعا موضوع هیجان‎انگیزی است.
    پاسخ:
    خب من یک سری از تجبریات کلاس هایم را اون بالا با عنوان «تجربه های یک مربی فبک» نوشتم. البته چون قبلا در بلاگفا مینوشتم و یک سری مطالبم حذف شدن و بک آپ داشتم، به صورت کپی، پیست از بک آپ به اینجا ثبت شان کردم و پشت سر هم شدن.
    اما در خصوص کلیت خود برنامه هم، در ایران سه جا دارند کار اساسی می کنند، پژوهشگاه علوم انسانی(که اولین پایه گذار این برنامه در ایران است)، موسسه حکمت صدرا و دانشگاه خوارزمی. به سایت های هرکدام مراجعه کنید میتونید اطلاعاتی در این زمینه پیدا کنید.
    کتاب های زیاد و خوبی هم در این خصوص منتشر شده در ایران. مثلا یک سری کتاب پژوهشگاه علوم انسانی چاپ کرده یا آقای رحماندوست یک سری مجموعه داستانی ترجمه کردند که داستان هایش برای حوزه ی فلسفه برای کودکان است یا.... و البته کتاب های بسیار دیگری هم در این خصوص چاپ شده اما خب اهداف این برنامه را مهیا نمی کند یا کتاب های خوبی نیستند. یک پست موقت در خصوص کتاب های این حوزه و مشکلاتی که دارند اتفاقا نوشتم اما خب وقت نکردم منظمش کنم.

    موضوع که هیجان انگیز است، هیچ! کار با خود بچه ها و رفتن سر کلاس ها که فوق العاده هیجان انگیزتر است:)

    بعدنوشت1:یا حتی یکی از همکارای خودم که دکترای ادبیات دارن داستان های مثنوی را به هدف استفاده در برنامه فبک(فلسفه برای کودکان) بازبینی کردن و کتابشون چاپ شده. مثنوی داستان های خیلی خوبی داره که قابلبت کار در این حوزه را دارد.
    یا حتی مالزی هم خیلی فعالیت های خوبی داره، مالزی از داستان های قرآنی برای این حوزه تا حد خوبی استفاده میکنه و حتی کتاب تمرین فبک با محتوای قرآنی دارن. یکی از فعالان این حوزه در مالزی که چند وقت پیش آمده بود ایران، کتاب هایی که برای این حوزه طراحی کرده بودن را هم آورده بود. مثلا موضوع یکی از بحث هاشون این آیه قرآن و تحلیل و تفکر درباره آن بود، هل جزاء الاحسان الا الاحسان. برای این آیه موقعیت داستانی خلق کرده بودن تا برای بچه معنادار بشه و بعد بحث را شروع کنن. و آیه اصلا یک سوال فلسفی است و محرک شروع این کلاس ها.
    در کل داره کار میشه در این حوزه و به جز کشورهای اروپایی و آمریکایی، هم کشورهای اسلامی مثل مالزی و ایران دارن خوب کار میکنن در سطح دنیا و هم کشورهایی مثل کره.

    بعدنوشت2:هدف اصلی این برنامه یاد دادن تفکر منطقی، تقکر خلاق، تفکر مراقبتی،... به بچه ها است. روش حل مساله را به بچه ها یاد می دهد. توانایی پرسش گری بچه ها را افزایش می دهد. اصول یک گفت و گوی خوب را به آن ها یاد می دهد. احترام بهم را در این کلاس ها بچه ها یاد می گیرند و  این برنامه می خواهد شهروندانی خوب برای فردا آماده کند. و...
  • کمی خلوت گزیده!
  • اتفاقا من فکر می کنم باید روی کتاب های داخلی هم کار کرد تا ایرادهای عملیش در بحث دربیاد و بشه به نویسندگانشون منتقل کرد.همین کلی باعث پیشرفته.
    پاسخ:
    اون که آره، چون اصلا محتواها باید بومی بشه. مشکلات کشور چیز دیگری است و محتواهای داستان بچه ها برای این برنامه باید چیز دیگری باشد تا بچه ها با هدف بهش فکر کنن.
    اما یک مشکلی هم هست، این برنامه تو ایران حالت جزیره جزیره پیدا کرده. هر استادی روش و سبک خاص خودش رو داره و بعضی از این صاحبان سبک حاضر نیستند بیان با بقیه بشینن و یک کار درست و حسابی بشه. در اصل مشکل همیشگی ما، این منم که درست میگم و حتی زیرآب اون یکی رو هم بزنم....
  • کمی خلوت گزیده!
  • بسته به نوع نقد داره.
    ما ایرانی ها ایرادمون در نقد اینه که فقط ایراد ها رو میگیم.اگر پرورش بدیم تفکر طرف رو، طرف پس نمیزنه و حاضر به همکاری هم میشه.
    پاسخ:
    اصلا بحث نوع نقد نیست. بحث انحصاری کردن یک سری مسائل و منم منم کردن هاست.
  • کمی خلوت گزیده!
  • من دارم میگم این حصارها رو میشه شکست. بنظرم یکی از دلایل عدم موفقیت در شکاندنش نوع نقده.
    سلام


    اون پستی که درباره ی خانم رسنانی نوشته بودید، رو من عاشقش شدم!

    اینقدر دوست داشتم از نزدیک ببینم و باهاشون حرف بزنم. :)
    چرا تو ایران از این کارها نمی کنند؟
    آموزشهای دینی مون واقعا نیاز دارن به تحول در شیوه هاشون.
    فلسفه ورزی خیلی میتونه به تعمیق مفاهیم دینی کمک کنه.
     بخصوص از جنبه عقاید و از جنبه های اخلاقی، که دقیقا دو تا نقطه قوت بزرگ دین اسلام و  دو تا نقطه ضعف بزرگ آموزشهای ماست!
     
    پاسخ:
    سلام.
    خودمم دلم تنگ شد براشون و پست رو دوباره خوندم:)

    بله، با تفلسف خیلی راحت تر بچه ها با مسائل اخلاقی و دینی ارتباط برقرار میکنن چون چیزی بهشون القا نمیشه و خودشون به مسائل میرسن.
  • عــ ـاکـ ـف ...
  • آخخخخی!
    خوش به حالشون!
    که از همون بچگی درس قشنگی رو مثل فلسفه می خونن!
    :)
    پاسخ:
    خب واقعا خوش به خالشون هست، اما درسی به نام فلسفه به معنای آنچا که در دبیرستان و دانشگاه می خوانیم را نمی خوانند دیگه! در اصل فلسفه ورزی می کنند:)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی