جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۰۲ ق.ظ
دوستداشتنیترین و امنترین میتونه صفت صلب(rigid) برای یک فرد بشه، حتی!
پاسخ:
سلام
شاید خوب بود تعریفی از صلبیت میدادم. صفات صلب، صفاتی هستند که در تمام جهانهای ممکن به یک چیز/فرد اشاره میکنند، بر عکس صفات سست یا غیرصلب. به عنوان مثال طلبهبودن یکی از صفاتِ شما است. خب آیا من میتونم جهان ممکنی رو تصور کنم که در آن جهان شما طلبه نیستید؟ بله! پس طلبه بودن صفت سست یا غیر صلب برای شما محسوب میشه چون اینطور نشده که در همه جهانهای ممکن این صفت رو من نتونم از شما سلب کنم. حالا شما میتونید یک صفت دیگه هم داشته باشید، مثلا فرزندِ آقای X و خانم Y بودن. حالا من میتونم جهان ممکنی رو تصور کنم که در آن جهان شما فرزند آقای X و خانم Y نباشید؟ خیر! چون دیگه اون شما نیستید. پس فرزندِ آقای X و خانم Y بودن یک صفت صلب برای شما محسوب میشه.
البته من خیلی ساده این بحث را مطرح کردم. بحثهایی حول همین چند خطِ ساده هست. شاید این مدخل از استنفورد بد نباشه برای مطالعه بیشتر:
http://plato.stanford.edu/entries/rigid-designators/
من تو این پست داشتم میگفتم، صفات معشوق برای عاشق صفات صلب محسوب میشن. فقطم برای عاشق!
پاسخ:
خب مساله اینه که «قلب» رو من به اون معنایی که شما فهم میکنید(عقیده)، فهم نمیکنم. من «قلب» رو به معنای عشق و محبت فهم میکنم در این آیه. خب حالا اگر اینطور فهم کنیم تکلیف اون اصل شما چی میشه؟ هیچی! تبیینی خارج از محدوده عشق برای اون اصل ارائه میدیم. من از غلط بودن اون اصل حرفی نزدم، از به کارگیری اون اصل برای موضوع مورد بحثمان حرف زدم. یعنی من اصل حرفم رو این آیه میگیرم و قانون چند همسری رو با قبول اون آیه تبیین میکنم(تبیینی خارج از محدوده عشق). اما گویا شما قانون چند همسری رو اصل میگیرید و برای این آیه تبیین دیگری دارید.
+بیایید روی این موضوع بحث نکنیم و بذارید من باور داشته باشم مردها فقط میتونن یک معشوق داشته باشن. بر اساس استنتاج به قصد بهترین تبیین هم که شده این باور رو داشتن بهتر از نداشتنش است:))
منظورتون اینه که رابطش با اطراف به یک ثبوت مشخص برسه؟
یا خودش به یک ثبات مشخصی برسه؟ یا هر دو یا هیچ؟