کاکتوس

صدا ، صدا ، صدا

شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۲۷ ب.ظ

هر روزی که میرم کتابخونه آرزوی وزیدن باد رو هم با خودم می‌برم. آرزوی اینکه بزنه به شیشه‌های پنجرۀ پشتم. بگه اومدم‌ها. دفتر و دستکت رو ول کن. لباس گرم بپوش. زود از پله‌ها بیا پایین. وایسا وسط همون راهرو قدیمیه. می‌خوام دوباره برات با کریستال‌های این لوستر‌ها بنوازم. همون صدایی که دوست داری. همون صدایی که برای هر کسی که از این راهرو عبورش دادی ازش گفتی و لحظه‌ها میخ‌کوبش کردی. همون صدایی که گوش‌های خودت  گرفتش. همون که باهاش این راهرو و لوستر‌ها رو کردی یادگاری برای آدم‌ها از خودت.


 

  • ۹۵/۰۸/۲۲
  • فاطمه نظریان

نظرات  (۶)

  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • این جا کجاست؟
    پاسخ:
    یکی از دالان‌ها/راهرو‌های حیاط حرم حضرت عبدالعظیم
    راهرو کتابخونه ست!؟؟؟ چه قشنگه

    آخ گفتید از صدای لوسترها
    یاد وزیدن هوا بین لوسترهای زیر گنبد امام رضا افتادم
    گاهی وقتا اون پایین کنار ضریح می ایستادمو توی اون هیاهو به صدای به هم خوردن بلورهای لوستر گوش میدادم
    خودش شد خاطره برام، انگار باهات حرف میزد
    پاسخ:
    راهروی حیاط کتابخانه/حرم حضرت عبدالعظیم است.

    کلا فکر کنم این صدا‌ها و تصویر‌ها رو در مساجد و زیارتگاه‌ها و مکان‌های تاریخی بشه پیدا کرد...
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • نوش روح تون کتابخونه حرمی خیلی دلچسبه حتماً
    پاسخ:
    ممنونم. بله، خیلی خوبه! یکی از بهترین کتابخونه‌هایی هست که رفتم/میرم؛ معماریش، مسئول‌هاش، صندلی‎ها و نورش(که خیلی برای من مهمه:)) )، ساعت کاریش، فضاش،... . از کتابخونه ملی حتی بیشتر دوستش دارم و راحت‌ترم. مثلا پنجره‌های کتابخونه رو ببینید:

    http://bayanbox.ir/view/7701807701360692795/IMG-20161114-204551.jpg
    در راستای کتابخانه حرمی. 
    والا برای باد ورزی و قدم زنی و اینا خوبه،‌ ولی وای از محرم و ... 
    من سال ۸۴ کتابخونه حرم قم می‌رفتم کتاب‌خونه، هیچی دیگه اگه نمی رفتم بهتر بود انگار. 


    پاسخ:
    راستش من اینجا از این نظر اذیت نمیشم خیلی. یعنی امسال که دو بار بیشتر اونم به مدت نه چندان زیادی، صدای دسته شنیدم. البته من همۀ روزها نمیرفتم/نمیرم. اما ورود دسته‌ها و اینا از درب دیگه حرم هست و من از بابت صدا اذیت خاصی نشدم تا حالا.
    وای من از باد و سرما متنفرم ... وقتی یه کم هوا سرد میشه و می بینم مردم در و پنجره ها رو بستن دلم میخواد برم بادو سرما رو بگیرم خفه کنم :|
    پاسخ:
    منم راستش با سوز و سرما میونه خیلی خوبی ندارم اما خب این صدا رو خیلی دوست دارم. فقطم باد میتونه این صدا رو درست کنه. و خب زندگی اینگونه است که نمی‌شود هم خدا را خواست و هم خرما را....
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • ^_^

    وای خدای من.
    پاسخ:
    :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی